رادمان جونرادمان جون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

رادمان جون

افتادن دندان نيش ٩٨/١٢/٢٢

سلام گل پسر خيلى وقته كه به وبلاگت سر نزدم  آخه سرم خيلى خيلى شلوغه اول اينكه رفتى كلاس اول يكى اينكه مدرسه دوره و خودم ميبرم و ميارمت و اينكه خيلى همكارى نميكنى براى تكاليف وديگه اينكه سرم خلوت ميشه ميرم سراغ واتس آپ و اينستاگرام (دوتا برنامه ارتباط جمعى )و از همه بدتر كه دوهفته اس كه به خاطر شيوع ويروس به شدت مسرى كرونا تمام مدارس تعطيله و آموزش شما از طريق واتس آپ و ... است و وقت من رو خيلى ميگيره الانم كه اومدم به خاطر اينه كه بعد از كلى انتظار (از سمت شما ) دندان نيش يكت افتاده و كلى ذوق كردى منم خواستم اين تاريخ رو برات ثبت كنم در ضمن من و شما تو قرنطينه كامل هستيم به خاطر اين ويروس 👹٩٨/١٢/٢٢ ساعت ١١:٣٠شب دقيقا ساعتى كه دندانت افت...
22 اسفند 1398

اتفاقات خوب ٢

پسرم الان كه اين مطلب رو مينويسم ساعت ٩:٤٠صبح سه شنبه ٩٨/٧/٣٠هست كه شما مدرسه هستى (كلاس اول ١/١خانم نظامى )و چون دوست داشتم جايى اين تاريخ رو ثبت كنم اومدم و اين پست رو برات ميذارم ،ديروز يعنى ٩٨/٧/٢٩   اولين اردو شما و همكلاسيات بود كه رفتيد باغ وحش ارم و ميگفتى كه خيلى بهت خوش گذشته البته چون مامانا حضور نداشتن هيچ عكسى ازتون ندارم ولى اگه مدرسه بهم عكس بده حتما اينجا برات ثبت ميكنم ،براى رفتن به اين اردو خيلى خيلى ذوق داشتى و با اينكه خيلى نگران بودم ولى به خاطر ذوقت براى رفتن ،موافقت كرديم كه برى و شما اصلا نظر ما برات مهم نبود فقط اصرار داشتى كه رضايت نامه رو امضا كنم پسر قشنگم عزيز دلم هدف من و پدرت فقط وفقط شادى و خوشبختى شما هس...
30 مهر 1398

اتفاقاى خوب

گل پسر نازم الان (٩٧/٣/٢)فقط كلاس سواركارى ميرى اونم آموزش كاملا غير مستقيم و فان و از تير ماه قراره برى پيش دبستان البته همه از مهر ميرن ولى موسسه اى كه من شما رو ثبت نام كردم از تير ماه بايد برى و لى يه اتفاق خيلى خوب افتاده و اون اينكه در تاريخ ٩٧/٢/٣١شما بدون كمكى تونستى دوچرخه ات رو كنترل كنى پارسال كه ٤ساله بودى و برات دوچرخه خريديم بعد از يه مدت كوتاهى اصرار كردى كه كمكيش رو دربياريم بدون كمكى سوار ميشدى ولى يه كم ميترسيدى و همش ميگفتى بايد منو نگه داريد ولى از ٣١ام ارديبهشت ترست كاملا ريخت و خدارو شكر خوب دوچرخه رو كنترل ميكنى و بالاخره استرس آموزش دوچرخه سوارى هم تموم شد آخه ميترسيدم بدون كمكى بدتر از دوچرخه سوارى زده بشى كه خدارو ش...
2 خرداد 1397

بدون عنوان

ولنتاين ٢٠١٨تازه تو خونه جديد جابجا شديم البته هنوز خونه جديدمون كامل نشده ولى خداروشكر وضعيت قابل تحمله و تصميم گرفتم ولنتاين امسال هر كارى كه دوست داشته باشى رو برات انجام بدم كه ازم خواستى برات گيتار بخرم وآب هويج درست كنم كه من كيك خونگى هم برات درست كردم و سعى كردم يه كوچولو در مورد ولنتاين و عشق باهات صحبت كنم وبرات توضيح دادم و كاملا متوجه ميشدى و موضوع كاملا برات قابل درك بود (خداروشكر) ...
26 بهمن 1396

روزهاى سخت و شيرين جابجايى خونه

قرار بود بيام و خاطراتت رو اينجا ثبت كنم ولي مشغله ام انقدر زياده كه اصلا وقت نميكنم كمترين وقتى هم كه پيدا ميكنم ميرم سراغ تلگرام و اينستا ،امروز (٩٦/١١/٧)كه اين مطلب رو برات مينويسم بيشتر از دوماهه كه مادربزرگ خوبم فوت كرده و ما هم كه اواخر تابستون خونه امون رو عوض كرديم به خاطر عجله اي كه داشتيم وقت نكرديم خونمون رو رنگ كنيم و الان حدود ١٣روزه كه اومديم طبقه بالا ي خونه حاج عباس زندگى ميكنيم و مهمون حاج محمد هستيم وكلى بهش زحمت داديم و منم اصلا وقت ندارم شمارو براى گردش بيرون ببرم يا بريم مسافرت ولى بهت قول ميدم به محض جابجا شدن يه تفريحى رو برات در نظر بگيرم عزيزدلم ،البته تو اين اوضاع آشفته هم كلى بهت خوش ميگذره و دائم ميرى خونه حاج محمد...
7 بهمن 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمان جون می باشد