رادمان جونرادمان جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

رادمان جون

شام غریبان

1392/8/27 0:50
نویسنده : مامان منصوره
323 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه غروب شام غریبان بود بابا رضا به من زنگ زد گفت رادمان بیرون نیار هوا خیلی سرده من هم قبول کردم اصلا یادم نبود که بهتره درحضور شما مراسم شام غریبان گرفته بشه غروب زنگمان را زدند بابا رضا ونیما (پسردایی من )بودند برای شما شمع خریده بودند یه شام غریبان خیلی کوچک گرفتند و رفتند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله فرزانه
27 آبان 92 2:00
رادمان جونم قبول باشه عزیزم من دورت بگردم که اولین شام غریبانه مامان و بابات هست که باتو هستن فکرکنم بهترین هم بود وتو این شب عزیز همراه با تو از خدا تشکر کردن به خاطر بودن تو عشقه خاله
مامان بهاره مامان امیرمحمد
28 آبان 92 10:05
عزیزم قالب وبلاگ امیرمحمد را سفارش دادم یه ستون هم بنام طراح قالب داخل وبلاگ امیرمحمد هست روش کلیک کنید وارد وب ایشون می شید میتونید سفارش بدید البته من خیلی طرحهای قالب را خودم گفتم و هزینه بیشتری هم دادم بستگی به خودتون و سلیقتون داره
مامان هلیا
6 آذر 92 0:37
واااااااااااای عزیزم چه پسر نازی فدات
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمان جون می باشد