رادمان جونرادمان جون، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

رادمان جون

آلبوم11 ماهگی

1393/2/21 2:14
نویسنده : مامان منصوره
337 بازدید
اشتراک گذاری

کوچولوی نازم تازگیها یه مقدار شیطونتر شدی و با دوربین هم خیلی کنار نمیایی و مامانی هم خیلی دوست نداره بدون عکس وبلاگ نویسی کنه وازهمه جالبتر که (دد ) رو  کاملا شناختی و دائما میگی ددد یعنی منو ببرید بیرون ،هوا هم که خیلی خدارو شکر خوب شده  منم سعی میکنم بعدازظهرها شما رو ببرم پارک و به همین دلیل خیلی نمیتونم به وبلاگت سر بزنم مامان وببخش سعی میکنم لحظه های قشنگ زندگیت رو جا نندازم  چون شما با اهمیت ترین تو زندگیم هستی عزیزترینم ،عاشقتم پسر خوشگلم

این عکست مربوط  به روزیه که همکارای مامان ممیخواستن بیان خونمون

اینجا هم با مانی جون بردیمت پارک روبروی خونه مادربزرگت و زیرت روزنامه انداختیم که لباست کثیف نشه ،شما انقدر سرگرم بازی با روزنامه شدی که نشد یه عکس خوب ازت بندازیم

اینجا هم که دایی علی وزندایی ویدا و من وشما چهار تایی رفتیم تجریش ،دایی مجبور شد سریع برگرده  مارو گذاشت و خودش برگشت خونه  به همین خاطر با اتوبوس برگشتیم وشما اولین اتوبوس زندگیت و در تاریخ 93/2/16 سوار شدی این عکس هم لحظه ناهار خوردن که طبق معمول تمام رستوران گرفته بودی رو سرت

و این هم یکی دیگه از تفریحات بهاری من وشماست یعنی رفتن به خونه حاج خانم که خیلی هم این کار رو دوست داری خدارو شکر تو هم مثل من عاشق حاج خانمی (مادر بزرگم)

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله فرزانه
10 خرداد 93 23:03
عاشقتم جیگر
مامان منصوره
پاسخ
منم عاشقتم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمان جون می باشد